مجیدی می خواهد "آواز گنجشک های وطن خویش باشد تا مرغ خوش خوان همسایه"
هنگامی که در بحبوحه اتفاقات پس از انتخابات ۸۸، برخی سیاست مداران و هنرمندان کشور میان دوست و دشمن تلو تلو می خوردند و ریهشان پر شده بود از غبار فتنه، کسی انتظار نداشت که کارگردان فیلم انتخاباتی "میرحسین موسوی" یعنی همان که با دروغ "تقلب" آتش فتنه را شعله ور کرده بود، اینگونه "سنجیده و مدبرانه" عمل کند.
هنوز چند ماهی از آغاز فتنه و سردرگمی برخی سیاسیون، هنرمندان و مدیران فرهنگی نگذشته بود که پدر "بچه های آسمان" در دیدار هنرمندان با مقام معظم رهبری حضور یافت تا ثابت کند که هر چند گاهی اوقات ناخنکی به عالم سیاست می زند، اما "سیاست زده" نیست و مصالح و منافع کلی مردم و کشور را به "به به و چهچه" مدیران سیاسی گرداننده جشنواره های خارجی ترجیح می دهد.
مجید مجیدی طی دوران سپری شده از سال ۸۸ نشان داد که مانند برخی هم صنفان خود، دلش برای چشمک سیاستمداران غربی غش و ضعف نمی رود و ترجیح می دهد "روی خاک کشور خود قدم بزند تا روی فرش قرمز جشنواره های ضدایرانی"
همین رویه را در فیلم های مهم مجیدی نیز می توان مشاهده کرد؛ اندرزگوی "تیرباران" در مسند کارگردان، کمی ها و کاستی های کشور را بیان می کند اما هیچ گاه به سبک کارگردان های منفی باف نئورئال وطنی، به سیاه نمایی صرف درباره اتفاقات کشور نمی پردازد و با ارائه راهکارهای مناسب در صدد حل معضلات و مشکلات کشور بر می آید.
اما سخنرانی اخیر مجیدی در اجلاس بین المللی استانبول، در حالی که رسانه های معاند نظام در انتظار شنیدن آه و ناله یک کارگردان ایرانی بودند تا از آن بحرانی جدید بیافرینند، نشان از بلوغ "اجتماعی-سیاسی" این کارگردان مردمی داشت.
مجیدی می داند که در شرایط فعلی کشور و جهان، چطور اتفاقات روز دنیا و خاورمیانه را تحلیل کند تا به جای آنکه تیتر یک رسانه های دشمن شود، تیتر یک رسانه های دوست را از آن خود کند و این بیت شاعر معاصر کشور را تعیبر باشد که "مرگا به من که با پر طاووس عالمی یک موی گربه وطنم را عوض کنم"
آری، مجیدی را باید به حق هنرمندی "مردمی" نامید، هنرمندی که با وجود همه مشکلات و ناملایمات، می خواهد "آواز گنجشک های وطن خویش باشد تا مرغ خوش خوان همسایه"
هنوز چند ماهی از آغاز فتنه و سردرگمی برخی سیاسیون، هنرمندان و مدیران فرهنگی نگذشته بود که پدر "بچه های آسمان" در دیدار هنرمندان با مقام معظم رهبری حضور یافت تا ثابت کند که هر چند گاهی اوقات ناخنکی به عالم سیاست می زند، اما "سیاست زده" نیست و مصالح و منافع کلی مردم و کشور را به "به به و چهچه" مدیران سیاسی گرداننده جشنواره های خارجی ترجیح می دهد.
مجید مجیدی طی دوران سپری شده از سال ۸۸ نشان داد که مانند برخی هم صنفان خود، دلش برای چشمک سیاستمداران غربی غش و ضعف نمی رود و ترجیح می دهد "روی خاک کشور خود قدم بزند تا روی فرش قرمز جشنواره های ضدایرانی"
همین رویه را در فیلم های مهم مجیدی نیز می توان مشاهده کرد؛ اندرزگوی "تیرباران" در مسند کارگردان، کمی ها و کاستی های کشور را بیان می کند اما هیچ گاه به سبک کارگردان های منفی باف نئورئال وطنی، به سیاه نمایی صرف درباره اتفاقات کشور نمی پردازد و با ارائه راهکارهای مناسب در صدد حل معضلات و مشکلات کشور بر می آید.
اما سخنرانی اخیر مجیدی در اجلاس بین المللی استانبول، در حالی که رسانه های معاند نظام در انتظار شنیدن آه و ناله یک کارگردان ایرانی بودند تا از آن بحرانی جدید بیافرینند، نشان از بلوغ "اجتماعی-سیاسی" این کارگردان مردمی داشت.
مجیدی می داند که در شرایط فعلی کشور و جهان، چطور اتفاقات روز دنیا و خاورمیانه را تحلیل کند تا به جای آنکه تیتر یک رسانه های دشمن شود، تیتر یک رسانه های دوست را از آن خود کند و این بیت شاعر معاصر کشور را تعیبر باشد که "مرگا به من که با پر طاووس عالمی یک موی گربه وطنم را عوض کنم"
آری، مجیدی را باید به حق هنرمندی "مردمی" نامید، هنرمندی که با وجود همه مشکلات و ناملایمات، می خواهد "آواز گنجشک های وطن خویش باشد تا مرغ خوش خوان همسایه"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر