۱۳۹۱ آذر ۲۶, یکشنبه

خواهر ستار بهشتی: مادرم را کتک زدند/ محمد نوری زاد: اگر ضرب و شتم و بی ادبی نمی کردند تعجب می کردیم+


 زهرا صدر: سحر بهشتی خواهر ستار پس از بازگشت از مراسم چهلم برادر خود با اعلام اینکه خانواده اش در این مراسم توسط ماموران ناجا کتک خورده اند می گوید که مادرش را طوری کتک زده اند که پایش بشدت آسیب دیده است. محمد نوریزاد نیز با اشاره به جمعیت کمی که در مراسم چهلم ستار بهشتی شرکت کرده بودند به کلمه می گوید که مردم را ترسانده اند، آنقدر که تنها چهل نفر توانسته بودند در این قبرستان و در کنار خانواده حاضر شوند.
به گزارش کلمه، خانواده ستار بهشتی که امیدوار بودند حداقل بتوانند با برگزاری مراسم چهلم تسلی خاطری برای دل های داغدارشان پیدا کنند، عصر امروز در قبرستان رباط کریم با حضور سنگین نیروهای امنیتی رو به رو شدند که نه تنها برای اندک افراد شرکت کننده ایجاد مزاحمت کرد، بلکه مادر بیمار ستار بهشتی را نیز مجروح کردند.
سکوت نسبی خانواده ستار بهشتی طی چهل روز گذشته با این امید بود که ماموران قول برگزاری یک مراسم معمولی چهلم را به آنان داده بودند. اما مراسمی که قرار بود در آرامش کامل برگزار شود با دخالت پلیس به خشونت کشیده شد و نیمه کاره به پایان نرسید.
بر اساس این گزارش قرار بود این مراسم از ساعت ۳ تا ساعت ۵ بعدازظهر‬ برگزار شود اما اجازه ندادند حتی قبل از ساعت ۵ مردم با آرامش از امامزاده خارج شوند.
این در حالی است که شب پیش از مراسم نیز ماموران ناجا اعلامیه ها ی ستار بهشتی را پاره کرده و مغازه داران و شهروندان را تهدید کرده بودند که در مراسم شرکت نکنند.
گفتگوی کلمه با محمد نوریزاد و سحر بهشتی را با هم می خوانیم:
سحر بهشتی: خانواده ام را کتک زدند؛ پای مادرم به شدت آسیب دید‬
سحر بهشتی خواهر ستار با اعلام اینکه خانواده اش در این مراسم توسط ماموران ناجا کتک خورده اند می گوید که مادرش را طوری کتک زده اند که پایش بشدت آسیب دیده است.
خواهر ستار بهشتی همچنین با بیان اینکه ماموران تلاش کردند برادرش را بازداشت کنند به کلمه می گوید که با وساطت مردم و حضار برادرش را رها کردند اما در حال حاضر اعضای خانواده از نظر روحی در شرایط بسیار نامناسبی هستند.
به گفته ی وی درگیری ها و تنش ها در پایان مراسم در امامزاده رخ داده و ماموران همزمان با ضرب و شتم و بازداشت اقدام به پراکنده کردن حاضران کردند.
محمد نوری زاد: اگر فحاشی و ضرب و شتم نمی کردند باید تعجب می کردیم
محمد نوریزاد، جهادگر و مستند ساز منتقد نیز در گفتگو با کلمه با اشاره به جمعیت کمی که در مراسم چهلم ستار بهشتی شرکت کرده بودند به کلمه می گوید که مردم را ترسانده اند، آنقدر که تنها چهل نفر توانسته بودند در این قبرستان و در کنار خانواده حاضر شوند.
نوریزاد که خود از زندانیان سیاسی پس از انتخابات است با اشاره به تنش های به وجود آمده در این مراسم می گوید: ماجرای ضرب و شتم و تندی و تنش و برخوردهای بی ادبانه و گستاخانه چیز تازه ای نیست همیشه بوده و از این به بعد هم خواهد بود یعنی غیر از این را ما باید تعجب کنیم. یعنی اگر یک روز دیدیم که مردمی یک مراسم برگزار کردند به آرامی سپری شده است، باید تعجب کنیم. وگرنه یک مامور امنیتی جوری تربیت شده یا او را طوری تنظیم کرده اند که فحاشی و ضرب و شتم کند و ناسزا بگوید و ماموریت خودش را انجام دهد.
این نویسنده ی منتقد در ادامه می افزاید: منتهی در نقطه مقابل ناراحتی، نگرانی، افسردگی و دلگیری من برای این بود که مراسم چهلم این مرد شریف با ۴۰ نفر برگزار شد آن هم با یک مرثیه خوانی که ماموران امنیتی گذاشته بودند بی وقفه توی باند بلندگو فریاد می کشید و چیزهایی را می گفت و حتی فرصت نمی داد که صدای مادر ستار بهشتی که اعتراض می کرد و فریاد می کشید، به گوش کسی برسد. به هر حال این، همه ی آن چیزهایی بود که می خواستم به شما بگویم.
محمد نوریزاد با تاکید دوباره بر اینکه “من بیش از آنکه گله مند یا نگران باشم از ضرب و شتم خانواده ستار بهشتی بسیار مکدر شدم از جمعیتی که آنجا بودند، چیزی حدود ۲۰ آقا و ۲۰ خانم مجموعا ۴۰ نفر”، می گوید: این همه ی جمعیتی بود که در چهلم این مرد بزرگ جمع شده بودند. این بود خروجی هزاران ابراز علاقه مردمانی باشد که نسبت به مرگ این جوان معترض بودند و ابراز نگرانی می کردند؟ همه هیاهو سر دادیم و اعتراض کردیم و خواستار برخورد شدیم و بعد چهلم او ۴۰ نفر بتوانند بر سر مزار او بیایند؟ من اصلا تصور نمی کردم یک چنین اتفاقی رخ دهد.
مردم را ترسانده اند/ کسی نمی داند اگر بگیرندش، چطور از بازداشت خارج خواهد شد‬
این فعال سیاسی در پاسخ به چرایی حضور نیافتن مردم در این مراسم تصریح می کند: من شخصا احساسم این است که ترس. یعنی مردم را ترسانده اند. و این ترس ناشی از ماجراهایی است که تا به حال شاهدش بودیم. که یک جوانی را می گیرند و می برند از تحصیل محرومش می کنند و در زندان شاهد ماجراهایی بودیم. که خود ستار بهشتی هم یکی از همان هاست. که وقتی شما را گرفتند معلوم نیست چه جوری از اینجا خارج خواهید شد. چنین چیزی یک ترس گسترده را در ذهن همه ایجاد کرده است که وقتی وارد مراسمی می شویم معلوم نیست انتهای این مراسم به کجا منجر می شود. و از این جهت باید بگویم که نیروهای امنیتی ما انصافا موفق بودند و باید بهشان تبریک گفت که مردم را ترسانده اند و امنیت خاطر آنها را برآشفتند. بله می ترسند. مردم می ترسند.
با مشت به سینه یک خانم کوبیدند/ برای غربت این جوان گریستم
وی در ادامه می افزاید: برخی را گرفتند، بعضی ها را بردند، بعضی ها را هم برخی از دوستان وساطت کردند که آزاد کنند. واقعا برخوردها پرتنش بود. با مشت به سینه یکی از خانم ها کوفتند.
نوریزاد همچنین می گوید: به هر حال من باز هم می خواهم بگویم که این چیز عجیبی نیست ما از چنین برخوردی نباید تعجب کنیم عمده نگاهمان باید متوجه برگزاری یک مراسم غریبانه برای این عزیز باشد.
وی در پایان تصریح می کند: من آنچنان می گریستم برای غربت این جوان که در هیچ مراسمی این چنین نگریسته بودم. غربت جوانی که هستیش را از او گرفتیم و بعد اجازه نمی دهیم که خانواده اش ضجه بزنند و ناله کنند و خودشان را تخلیه کنند بر سر مزار عزیزشان. و آنچه که بسیار بسیار آزار دهنده بود حضور لباس شخصی ها و ماموران امنیتی در همه جا یعنی حضور فراگیرشان بود ۴۰ نفر شرکت کننده در محاصره ۴۰ مامور امنیتی بودند. جدای از پلیس هایی که با لباس فرم و یونیفرم رسمی مراقبت می کردند. ولی واقعا ۴۰ زن و مردی که آمده بودند از جاهای مختلف با بستگان خود ستار بهشتی در محاصره ۴۰ ماموران امنیتی و لباس شخصی بودند که مراقب بودند و عکس و فیلم گرفتند از همه.

۱۳۹۱ آذر ۲۲, چهارشنبه

قدیانی: مفاسد بازجویان سپاه و اطلاعات روی ساواک را سفید کرده است

ابوالفضل قدیانی، زندانی سیاسی و عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی
ابوالفضل قدیانی، زندانی سیاسی و عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، در نامه ای به رییس قوه قضاییه ایران گفته که «مفاسد بازجویان شما روی شکنجه گران ساواک را سفید کرده است» و خبر داده که بازجوی علیرضا رجایی، روزنامه نگار و فعال سیاسی، از همسر وی خواسته تا از شوهرش طلاق بگیرد.

آقای قدیانی که در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد در نامه خود که سایت «کلمه» آن را منتشر کرده است، با اشاره به آنچه که «شکنجه» در رژیم محمدرضا پهلوی خوانده، گفته است که «در آن رژیم علی رغم همه مفاسد و ظلم هایش حرمت خانواده های زندانیان رعایت می شد و هیچ مشکلی برای همسر و فرزندان زندانیان سیاسی ایجاد نمی شد.»

وی افزوده است: «بارها و بارها برخوردهای کثیف برخی از بازجویان فاسد الاخلاق سپاه و وزارت اطلاعات که متاسفانه امروز حاکم بر قضات بی اراده دادگاه های سیاسی نیز هستند با خانواده های مظلوم زندانیان سیاسی بیان شده و حتما شما هم شنیده و مطلع شده اید ولی هیچ ترتیب اثری به آنها نداده اید.»

آقای قدیانی در نامه خود به «آخرین مورد از این اقدامات» توسط یکی از به گفته وی، «بازجویان فاسد اطلاعات سپاه با نام مستعار "اوسط"» اشاره کرده و گفته است: «نام واقعی این بازجو، "علی انواری" است که با نام های مستعار "علی اوسط" و "علی انوری زاده" در اطلاعات سپاه فعالیت می کند.»

این عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، بازجوی یاد شده را متهم کرده که «از ابتدای بازداشت غیرقانونی علیرضا رجایی- روزنامه نگار زندانی- بارها و بارها به طرق مختلف مزاحم خانواده ایشان بوده و آنها را تحت انواع فشارهای روحی و روانی قرار داده و بدترین شرایط را برای خانواده محترم و مطلوم وی بوجود آورده است.»

علیرضا رجایی روز چهارم اردیبهشت ۹۰ به اتهام «ارتکاب جرایم امنیتی» از سوی ماموران قضایی بازداشت شد و از آن زمان در زندان به سر می برد.
 
علیرضا رجایی، روزنامه نگار و فعال سیاسی



 ​​آقای رجایی که دارای دکترای علوم سیاسی است و مدیریت سرویس سیاسی روزنامه‌های اصلاح‌طلبی نظیر جامعه، توس، خرداد، نشاط و عصر آزادگان را در کارنامه خود دارد، در جریان ناآرامی‌های پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ نیز بازداشت شده بود.

ابوالفضل قدیانی در ادامه نامه خود تصریح کرده که بازجوی علیرضا رجایی، «اخیرا وقاحت و خباثت را به جایی رسانده که به همسر وی گفته است که من ایشان را به زندان برازجان یا رجایی شهر تبعید می کنم و وقیحانه از وی خواسته تا از شوهرش طلاق بگیرد.»

وی به شدت از صادق آملی لاریجانی، رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی، انتقاد کرده و گفته که «اگر شما و سایر مسوولین ارشد نظام کمترین غیرتی داشتید این بازجویان کثیف با اقداماتی بسیار کمتر از این آنچنان مجازات و رسوا می شدند که دیگر از این بی دینی ها و اقدامات ضد اخلاقی امکان بروز پیدا نمی کرد و نوامیس افراد به بازی گرفته نمی شد.»

این عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی افزوده است: «من به عنوان یک زندانی سیاسی در رژیم گذشته اعلام می کنم که این برخوردهای مورد حمایت شما، روی ساواک شاه مخلوع را با تمام مفاسد و شکنجه گری هایش سفید کرده است...متاسفانه این ننگ ابدی برای این نظام استبداد دینی است که برای رسیدن به اهداف خود استفاده از هر وسیله غیر انسانی را مجاز می شمارد و هر آزار و اذیت و فشاری را بر خانواده های زندانیان سیاسی مجاز می شمارد که اوج سقوط اخلاقی و انسانی صاحبان قدرت را نشان می دهد.»

ابوالفضل قدیانی در دی ماه سال ۸۸ به اتهام توهین به محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری اسلامی ایران، به یک سال حبس محکوم شد.

در آبان ماه سال ۱۳۹۰ پرونده دیگری برای وی به جریان افتاد و او در نهایت به اتهام توهین به رهبر جمهوری اسلامی به پنج سال دیگر زندان محکوم شد.
 
این زندانی سیاسی بیمار است و تاکنون سه بار قلب وی مورد عمل جراحی قرار گرفته ولی هربار پس از عمل جراحی به جای استراحت و طی کردن کامل دوران نقاهت به زندان بازگردانده شده است.

۱۳۹۱ آذر ۱۷, جمعه

اشپیگل: ایران خود را برای یک جنگ نامتقارن آماده می‌کند

همزمان با گسترش‌حضور نظامی آمریکا در منطقه، جمهوری اسلامی ایران دکترین "جنگ نامتقارن" را به استراتژی خود تبدیل کرده است. در جنگ نامتقارن، تاکتیک‌ها با جنگ‌های کلاسیک متفاوت است و جبهه‌ها نیز روشن نیست.
 
پایگاه اینترنتی هفته‌نامه اشپیگل آلمان ضمن توضیح مفصل پیرامون تجهیز جمهوری اسلامی برای ورود به یک "جنگ نامتقارن" نوشته است که نیروی دریائی ایران در چارچوب همین استراتژی به زیردریائی‌ها، ناوچه‌ها و هاورکرفت‌های جدید مجهز شده است.

این گزارش از ناوچه‌های موسوم به "تندر" به‌عنوان افتخار نیروی دریائی جمهوری اسلامی نام برده است. هاورکرفت، که نیروی دریائی ایران در زمان شاه نیز چند دستگاه وارداتی آن را در اختیار داشت، می‌تواند از دریا به خشکی وارد شود و روی زمین پیش‌روی کند. هاورکرفت تندر به امکانات پرتاب موشک و باند پرواز و فرود هواپیماهای بدون خلبان مجهز است.

نیروی دریائی و معرفی ناوچه جدید

هفته گذشته نیروی دریائی جمهوری سلامی علاوه بر تندر، دو زیردریائی غدیر و بدنه یک ناوچه موشک‌انداز را نیز به معرض تماشای خبرنگاران گذاشت. ناخدا حبیب‌الله سیاری فرمانده نیروی دریائی هنگام معرفی این تجهیزات تازه گفت که همه آن‌ها در ایران تولید شده‌اند. وی افزود که ایران در زمینه تولید سیستم‌های دفاع دریائی رکورد شکسته است.

احمد وحیدی وزیر دفاع جمهوری اسلامی نیز همزمان از "پیشرفت‌های بزرگ" نیروی دریائی سخن گفت. اشپیگل‌آنلاین می‌نویسد که با توجه به موقعیت نیروی دریائی این ادعا اغراق‌آمیز نیست. آنتونی کورزمن کارشناس آمریکائی امور دفاعی، در سال ۲۰۰۶ ضمن اعلام نتایج یک پژوهش تازه گفته بود:«نیروی دریائی ایران در کنار تعداد زیادی قایق‌های کوچک، سه زیر دریائی، سه‌ناوچه و دو رزمناو در اختیار دارد.»

امکانات جنگی عظیم آمریکا در خلیج فارس

امکانات نیروی دریائی جمهوری اسلامی، به‌رغم تبلیغات وسیعی که پیرامون آن می‌شود، در مقایسه با قدرت نظامی آمریکا در خلیج فارس ناچیز است. ناوگان پنجم آمریکا که با ۲۰ کشتی در سواحل بحرین مستقر شده، دارای یک ناوهواپیمابر مجهز به کشتی‌های همراهی کننده و کشتی‌ها و قایق‌های ویرانگر متعدد است.
 

نیروی دریائی جمهوری اسلامی در پی حضور بیشتر در آب‌های آزاد

علاوه بر این، فرماندهی مرکزی منطقه آمریکا در قطر مستقر شده که جنگنده‌ها از پایگاه هوائی آن می‌توانند ظرف چند دقیقه به یاری ناوگان دریائی بشتابند. ایران توان مقابله با این قدرت را در هرحال ندارد.

ایالات متحده آمریکا ضمنا با بیشتر کشورهای حوزه خلیج فارس پیمان‌های نظامی بسته است. کویت و قطر مهمترین متحدان خارج از ناتوی آمریکا محسوب می‌شوند.

خطر بسته‌شدن تنگه هرمز

بزرگترین خطر برای غرب این است که در صورت حمله آمریکا یا اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران، جمهوری اسلامی تنگه هرمز را مین‌گذاری کند. در حال‌حاضر یک‌پنجم نفت مورد نیاز جهان از تنگه هرمز می‌گذرد. بسته شدن این آبراه حتی برای مدتی کوتاه اقتصاد جهانی را با مشکلات بزرگی روبرو خواهد کرد.

تارنمای هفته‌نامه اشپیگل این پرسش را مطرح می‌کند که آیا ایران با توجه به این که در نتیجه تحریم‌ها به شدت ضعیف شده است، اصولا قادر به بستن تنگه هرمز خواهد بود؟ تحقیقات آنتونی کوردزمن کارشناس آمریکائی امور دفاعی نشان‌می‌دهد که ایران در سال ۲۰۰۶ دست کم ۲ هزار مین دریائی در اختیار داشته است. مقامات ایرانی این عدد را اکنون بین ۳ تا ۵ هزار اعلام می‌کنند.

به‌ادعای اشپیگل‌آنلاین جمهوری اسلامی همچنین تجهیزاتی شبیه "ای ۵۲ " چینی را در اختیار دارد که می‌توانند از کف دریا کشتی‌های درحال حرکت را به موشک ببندند. ایران تنها دو یا سه مین‌گذار دریائی واقعی دارد، اما زیردریائی‌های نوع "کیلو" و غدیر می‌توانند بمب‌های زیردریائی را حمل کنند. بنابراین به‌سختی می‌توان پیش‌بینی کرد که تنگه هرمز با چه سرعتی می‌تواند مین‌گذاری شود.

مشکلات احتمالی مین‌روبی

تنگه هرمز در بعضی نقاط ۴۰ کیلومتر پهنا و ۸۰ متر عمق دارد و برای قرار دادن مین‌های دریائی بسیار مناسب است. دریادار سیاری یک‌سال پیش گفت:« بستن تنگه هرمز از خوردن یک لیوان آب هم راحت‌تر است.» در واکنش به همین تهدیدها بود که آمریکا تابستان امسال تعداد قایق‌های مین‌روب خود را از ۴ دستگاه به هشت دستگاه افزایش داد و یک مرکز عملیات شناور را در خلیج فارس مستقر کرد. اکنون آمریکا دارای این توانائی هست که ظرف چند روز پس از مین‌گذاری تنگه هرمز آن را مین‌روبی کند.

دکترین جنگ‌های نامتقارن سبب شده است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به سرعت بر تعداد قایق‌های سریع خود بیفزاید. این قایق‌ها به مسلسل و امکانات پرتاب موشک مجهز شده‌اند. اگر شرایط جدی شود، این قایق‌ها می‌توانند با حمله به مین‌روب‌های آمریکائی برای آن‌ها مزاحمت ایجاد کنند. کارشناسان نظامی آلمان معتقدند که وضعیت خاص سواحل ایران و سطح آب هموار تنگه هرمز شرایط مناسب را برای عملکرد این قایق‌های کوچک و سریع فراهم کرده‌اند.

احمد وحیدی وزیر دفاع جمهوری اسلامی اعلام کرده است که ناوچه‌های تندر برای "دفاع غیرمتقارن" در نظر گرفته شده‌اند. سپاه پاسداران علاوه براین دارای تعداد زیادی موشک ضد کشتی مثل (کرم ابریشم) Silkworm چینی است. این موشک‌ها می‌توانند از زمین، ناوچه، و حتی قایق‌های سریع و کوچک کشتی‌ها را هدف قرار دهند.

اشپیگل‌آنلاین می‌نویسد:«عملیات بستن‌تنگه هرمز برای ایران تلفات سنگینی به‌بار خواهد آورد، با این‌حال می‌تواند نه‌تنها کار مین‌روب‌ها را به‌تاخیر بیاندازد، بلکه امنیت نفتکش‌های متحدان آمریکا در منطقه را نیز به‌خطر بیاندازد.» هر یک روز بسته‌شدن تنگه هرمز اقتصاد جهانی را بیشتر به کام رکود فرو می‌برد.

خطر نابودی کامل نیروی دریائی ایران

در بخش پایانی این تحلیل، اشپیگل‌آنلاین می‌نویسد که در چارچوب دکترین جنگ‌های نامتقارن، قایق‌های سریع و ناوچه‌های جمهوری اسلامی می‌توانند همچنین پایگاه‌های آمریکا در قطر و بحرین را مورد حمله قرار دهند و حتی امنیت خود امارات را به‌خطر بیاندازند. اما در پایان چنین درگیری مرگباری، نیروی دریائی ایران به‌رغم همه تجهیزات خود به کلی نابود خواهد شد.

تارنمای هفته‌نامه اشپیگل با این نظر به پایان می‌رسد که بسته‌‌شدن تنگه هرمز برای خود ایران نیز به منزله خودکشی است، زیرا ایران تقریبا همه درآمد‌های ارزی خود را از صادرات نفت کسب می‌کند. در صورت بسته‌شدن تنگه هرمز، این منبع درآمد به سرعت قطع خواهد شد.
 
حتی چین به‌عنوان مهمترین پشتیبان فعلی ایران نیز به شدت آسیب خواهد دید. جمهوری خلق چین ۵۰ درصد نفت مورد نیاز خود را از خلیج فارس وارد می‌کند.

آمریکا انتظار دارد خرید نفت از ایران باز هم کاهش یابد


ایالات متحده آمریکا از مشتریان نفتی ایران انتظار دارد که برای معاف شدن دوباره از تحریم های آمریکا، واردات نفت از ایران را باز هم کاهش دهند.
 
خبرگزاری رویترز روز چهارشنبه، ۱۵ آذرماه، با استناد به گفته های یک منبع وزارت خارجه آمریکا گزارش داد: «قانون می گوید که خرید نفت ایران بیشتر کاهش یابد، ما نیز انتظار داریم که مشتریان نفت ایران میزان کاهش خرید نفت این کشور را افزایش دهند».
 
اشاره وی به قانونی است که در آخرین روز سال گذشته میلادی به امضای باراک اوباما رییس جمهوری این کشور رسید و از ۲۸ ژوئن به اجرا گذاشته شد. بر اساس این قانون، شرکت هایی که با بانک مرکزی ایران که مسئول نقل و انتقال پول نفت صادراتی این کشور است، تعامل داشته باشند، در لیست سیاه آمریکا قرار گرفته و از سیستم مالی آمریکا کنار گذاشته خواهند شد.
 
همه کشورهای خریدار نفت ایران به خاطر آنچه که آمریکا «کاهش چشمگیر» واردات نفت ایران عنوان کرد، به مدت شش ماه از تحریم های آمریکا علیه بانک مرکزی ایران معاف شدند.
 
قانون جدید آمریکا می گوید که واردات نفت ایران توسط مشتری ها باید به اندازه «چشمگیری» کاهش یابد، اما رقم دقیقی عنوان نکرده است.
 
سناتور دمکرات روبرت ممندز و سناتور جمهوری خواه مارک کرک که طراح تحریم های تازه آمریکا علیه ایران بوده اند از کاخ سفید خواسته اند که قبل از آغاز مرحله بعدی تحریم های آمریکا، به مشتریان فعلی نفت ایران بگوید که واردات نفت این کشور را تا ۱۸ درصد کاهش دهند.
 
کارلوس پاسکال، دیپلمات ارشد در امور انرژی وزارت خارجه آمریکا در حال مذاکره با خریداران نفت ایران و از طرفی تولید کنندگان نفت است تا ببیند چگونه می توان نفت دیگر کشورها را با نفت ایران جایگزین کرد.
 
انتظار می رود که وزارت خارجه آمریکا از روز هشتم دسامبر، دور روز دیگر، تصمیم بگیرد که که آیا معافیت شش ماهه خریداران عمده نفت ایران، از جمله هند، ژاپن، چین، کره جنوبی و دیگران را تمدید کند یا نه.
 
ضرب الاجل کاهش بیشتر خرید نفت ایران به چین و سنگاپور آخر ماه جاری به پایان خواهد رسید.
 
خبرگزاری رویترز می نویسد که تحریم نفتی آمریکا علیه ایران هر شش ماه یک بار مورد بازبینی قرار خواهد گرفت، بدین ترتیب که هر شش ماه یکبار خریداران نفت ایران باید میزان واردات نفت از ایران را بیشتر کاهش دهند.
 
منبع وزارت خارجه آمریکا به رویترز گفته است که مذاکره آمریکا با مشتریان نفتی ایران بر اساس عرضه طولانی مدت نفت است، به همین خاطر آمریکا به جای اعلام رقم و درصد، بیشتر از مشتریان نفت ایران می پرسد که واقعا چقدر می توانند خرید نفت از ایران را کاهش دهند.
 
تانیر ییلدیز، وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه روز چهارشنبه گفت که هیچ درخواستی از آمریکا برای کاهش بیشتر خرید نفت ایران دریافت نکرده است.
 
با این همه، رویترز می نویسد که به نظر می رسد خرید نفت ایران توسط ترکیه کاهش یابد. آمار تجاری رسمی ترکیه در ماه نوامبر، ماه گذشته، نشان می دهد که خرید نفت ترکیه از ایران طی ماه اکتبر تا ۳۰ درصد (نسبت به میانگین واردات نفت ترکیه از ایران در سال گذشته) کاهش یافته است، در حالی که ترکیه به خاطر کاهش ۲۰ درصدی واردات نفت ایران در ماه ژوئن از تحریم های آمریکا معاف شده بود.
 
این گزارش می گوید که ترکیه به نفت عراق و عربستان روی آورده است.
 
دستیار یکی از سناتورهای آمریکا که نخواست نامی از وی برده شود، به خبرگزاری رویترز گفت که واضح است قانون کاهش خرید نفت ایران توسط مشتری های خارجی آن، هر شش ماه یک بار تمدید می شود و انتظار می رود که میزان کاهش خرید نفت هر بار افزایش یابد.
 
وی گفت باور ندارد که آمریکا به ترکیه نگفته باشد که انتظار دارد هر شش ماه یک بار کاهش چشمگیر واردات نفت از ایران را مد نظر قرار دهد.

۱۳۹۱ آذر ۹, پنجشنبه

بحران مهاجرت پرستاران و کمبود دارو در ایران

رئیس کمیسیون بهداشت مجلس با توجه به کاهش شدید ذخائر دارویی می‌گوید: بازی‌های سیاسی، مسئولان را از دارو غافل کرد. همزمان، "بی‌توجهی وزارت بهداشت" عامل مهاجرت گسترده پرستاران از کشور عنوان شده است.
 
حسینعلی شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی مسئولان دولتی را به بی‌توجهی به سلامت شهروندان و عدم اختصاص ارز لازم برای واردات دارو متهم کرد.

به گزارش خبرگزاری ایلنا شهریاری روز هشتم آذر ماه با اشاره به کاهش نگران‌کننده ذخائر دارویی کشور گفت: «نمایندگان از سال گذشته کمبود دارو در کشور را بار‌ها به مسئولان وزارت بهداشت و درمان گوشزد کرده‌اند اما مسئولان در این زمینه توجه شایانی نکرده‌اند.»

سرنوشت نامعلوم بودجه وزارت بهداشت

شهریاری همچنین تصریح کرد که مسئولان اجرایی برای ورود هر کالایی از جمله لوازم آرایشی ارز تخصیص می‌دهند اما برای دارو، ارز را به سختی در اختیار وارد کنندگان دارو و مواد اولیه تهیه دارو قرار می‌دهند.

مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت، ۲۴ مهرماه اعلام کرده بود که مشکل اختصاص نیافتن ارز لازم برای واردات دارو دست‌کم از سال ۹۰ وجود داشته است. وی گفته بود «از اسفند ماه سال گذشته به شدت پیگیر این قضیه بودیم، اما به یک باره متوجه شدیم که ارز خیلی کمتر از میزان مورد نیاز در اختیار شرکت‌ها قرار گرفته است.»
وزیر بهداشت چندی پیش در یک برنامه‌ی تلویزیونی و در پاسخ به شایعه‌ی مصرف ارز دارو برای واردات خودروهای لوکس گفت: «ما هم مثل شما نمی‌دانیم ارز دارو به چه مصرفی رسیده است.»

احمد آریایی‌نژاد، عضو هیات رئیسه کمیسیون بهداشت هفته‌ی گذشته اظهار داشت: «با توجه به اینکه در چند ماه اخیر موضوع اختصاص ۵۰۰ میلیون یورویی ارز مرجع به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مطرح شده است، حال این سؤال پیش می‌آید که این اعتبار به کجا رفته است.»

آریایی‌نژاد، سی‌ام ابان ضمن درخواست از دستگاه امنیتی و انتظامی برای پیگیری این موضوع به خبرگزاری مجلس گفت: «شاید مسائل پشت پرده دیگری در این زمینه وجود داشته باشد، از این‌رو باید تا جایی که زمینه سوء‌استفاده دشمن را فراهم نمی‌کند شفاف‌سازی شود.»

«تحریم توجیه داروی بی‌کیفیت نیست»

به گزارش خبرگزاری ایلنا، حسینعلی شهریاری با اشاره به عدم اختصاص ارز لازم برای واردات دارو متذکر شد که "در حال حاضر بیماران و بیمارستان‌های کشور با مشکل شدید تامین دارویی اعم از داروهای بیماری خاص و صعب العلاج و داروهای بیهوشی مواجه هستند."

خبرگزاری فارس چندی پیش در ارتباط با کمیاب شدن داروهای بیهوشی از قول محمدمهدی قیامت، رئیس انجمن بیهوشی ایران نوشته بود: «مجبور شده‌ایم از داروهای نسل قبل استفاده کنیم و نگران جان بیماران هستیم.»

به گفته‌ی وی داروهای بیهوشی که در دو دهه گذشته به دلیل کیفیت پایین از فهرست دارویی حذف شده بود، هم اکنون به دلیل کمیاب شدن داروها وارد بازار شده است.

به اعتقاد عابد فتاحی، عضو کمیسیون بهداشت، تحریم دلیل قانع‌‌کننده‌ای برای توزیع داروی بی‌کیفیت نیست. به گزارش خبرگزاری مجلس او مسئولان را به ضعف مدیریت متهم کرده و گفته است: «مصرف داروهای بی‌کیفیت تولید داخل، موجب بی‌اعتمادی بیماران به محصولات ایرانی می‌شود.»


کمبود دارو در ایران
هشدار در مورد عواقب مهاجرت پرستاران


یکی دیگر از مشکلات دیگر حوزه‌ی درمان و سلامت مهاجرت روزافزون پرستاران از ایران است که برخی از کارشناسان سیاست‌های نادرست دولت را از عوامل اصلی آن می‌دانند.

محمد شریفی‌مقدم، دبیرکل خانه پرستار هشتم آذرماه به خبرگزاری مجلس گفت: «بی‌توجهی وزارت بهداشت و درمان به قشر پرستار موجب مهاجرت یا خانه‌نشینی آنان شده است.»

به گفته‌ی شریفی‌مقدم "به علت تعدد راه‌های خروج از کشور نمی‌توان آمار دقیقی از میزان مهاجرت پرستاران اعلام کرد، اما بر اساس بررسی‌ انجام شده سالانه افزون بر ۷۰۰ پرستار به کشورهای دیگر مهاجرت می‌کنند."
 
دبیرکل خانه پرستار اجرایی نشدن قانون تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری از سوی وزارت بهداشت را از عوامل اصلی "مهاجرت، خانه‌نشینی و یا تغییر حرفه پرستاران" عنوان کرده و هشدار می‌دهد: «تا زمانی که نگاه مسئولان وزارت بهداشت، درمان وآموزش‌پزشکی به حوزه پرستاری به همین منوال باشد، نباید انتظار بهبود شرایط وارائه خدمات مناسب به بیماران را داشته باشیم.»

رئیس شبکه هپاتیت ایران: داروی هپاتیت ب کمیاب شده است

در ادامه انتشار گزارش‌هایی در مورد کمبود داروهای مختلف در ایران، رئیس شبکه هپاتیت ایران نیز از کمبود داروی بیماران «هپاتیت ب» در خبر داد و گفت هم‌اکنون تهیه داروهای تولید داخل هم برای مردم دشوار شده است.
 
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، موید علویان روز پنجشنبه، ۹ آذرماه، کمبود داروی بیماران هپاتیت ب را «جدی» دانست و گفت: «پروتکل‌های درمانی و داروها در کشور فراهم شده است، ولی در حال حاضر تهیه داروها حتی داروهای تولد داخل نیز برای مردم مشکل شده است و علت آن عدم هماهنگی در تأمین مواد اولیه توسط کارخانه‌های داخلی است.»
 
در هفته‌های اخیر گزارش‌های مختلفی در خصوص کمبود دارو در ایران منتشر شده است که طبق گزارش‌ها، علیرغم معاف بودن دارو از تحریم‌های آمریکا علیه ایران، این کمبود تحت تأثیر تحریم‌ها و همچنین کمبود ارز در ایران بوده است.
 
در همین زمینه، دبیر انجمن تالاسمی ایران ۳۰ آبان‌ماه در گفت‌وگو با ایسنا از کمبود داروی تزریقی بیماران تالاسمی خبرداد و گفت: «اگرچه داروها مشمول تحریم نیستند ولی عواملی همچون مشکلات ارزی ورود دارو به کشور را دشوار کرده است.»
 
رئیس انجمن بیهوشی ایران نیز ۲۹ آبان‌ماه اظهار کرد که به دلیل کمیابی داروهای بیهوشی، اجبارا از «داروهای نسل قبل» استفاده می‌شود.
 
همچنین به گزارش ۲۸ آبان‌ماه خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، مسئول انجمن حمایت از بیماران کلیوی استان یزد، کمبود و گرانی دارو را بزرگترین معضل بیماران کلیوی دانسته است.
 
در عین حال رئیس انجمن داروسازان ایران، ۲۷ آبان‌ماه به ایسنا گفت که بیماران صعب‌العلاج و سرطانی «گرفتار کمبود و گرانی داروهستند». فاطمه ‌هاشمی، رئیس بنیاد امور بیماری‌های خاص، اواخر مهرماه گفته بود که خاطر تحریم‌ها، تهیه دارو برای بیماران خاص با مشکل مواجه شده است.
 
۲۳ آبان ماه نیز مدیرعامل کانون هموفیلی ایران گفته بود که ذخایر دارویی بیماران هموفیلی «رو به پایان است و یا در بسیاری از موارد پایان یافته است».
 
به دنبال تشدید تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران و فشار بر بانک‌های بین‌المللی برای توقف مبادلات مالی با ایران، بسیاری از بخش‌های کشور به دلیل کمبود ارز و همچنین مشکلات نقل و انتقال پول با بحران روبرو شده‌اند.
 
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران شهریورماه سال جاری برای مقابله با مشکل ارزی، اقدام به اولویت بندی کالاهای وارداتی برای دریافت ارز به نرخ مرجع – ۱۲۲۶ تومان- کرده و اعلام کرد که دارو و اقلام وابسته به آن در فهرست اولویت دوم قرار دارند که به آن ارز مرجع اختصاص می‌یابد.
 
در همین زمینه به گزارش ایرنا معاون داروسازی سازمان غذا و دارو دوم آذرماه گفت: «اگر با همین روند ارز مرجع به دارو اختصاص یابد، تمام کمبودهای دارویی ظرف دو ماه آینده جبران می‌شود.»
 
این مقام مسئول در حالی به ارز مرجع اختصاص یافته به دارو اشاره کرده است که رئیس کمیسیون بهداشت مجلس اواخر آبان‌ماه گفته بود که دولت به جای اختصاص دادن ارز مرجع به واردات دارو و تجهیزات پزشکی، ارز مرجع را برای «واردات لوازم آرایشی و چوب بستنی» لحاظ کرده است.
 
رسول خضری، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، ۲۱ آبان‌ماه با هشدار در مورد تمام شدن ذخایر دارویی ایران «تا دو ماه دیگر» گفته بود که وزیر بهداشت دولت احمدی‌نژاد هم گفته نمی‌داند که ارز مرجع اختصاص یافته برای دارو کجا مصرف شده‌ است.

۱۳۹۱ آذر ۶, دوشنبه

اظهارات مسؤول دفتر مصباح یزدی علیه هاشمی رفسنجانی

جلالی، مسئول دفتر مصباح یزدی و عضو جبهه پایداری در سخنانی در مشهد به اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، حمله کرده است.
بخش‌هایی از این اظهارات را رسانه‌های ایران منتشر کرده‌اند:

*طرفداران دولت وحدت ملی که توسط هاشمی رفسنجانی هدایت می شوند برای متوقف کردن این گفتمان عنوان می کنند آنانی که ‏۸۴ را تایید کردند، اشتباه کردند و ما درست فهمیدیم‏.‏
* هاشمی رفسنجانی نمی خواهد انتخابات رییس جمهوری را تعیین کند، این فرد به دنبال بعد ایجابی قضیه نیست بلکه دنبال بعد سلبی آن است‏.‏

*هاشمی رفسنجانی برای آنکه تصویر مثبتی از خودش ارایه بدهد، عنوان می کند که مردم وضعشان خراب است و کشور خراب شده، من هشت سال کار ریاست جمهوری را بر عهده داشتم، کشور را از بحران ها نجات دادم الان هم چاره ای نیست و تا بتوانم کمک می کنم‏.‏
*سه سال قبل هاشمی رفسنجانی به مهدی، فرزند خود گفت که به کشور بر نگردد و چنین عنوان کرد که پسرش در خارج کشور در حال درس خواندن و ارایه پایان نامه است ولی بعد از این مدت به تازگی به پسرش گفت که باید به کشور بیایی و پسرش هم به وی گفت وضع خراب است و اگر به کشور برگردم من را دستگیر می کنند ببینید خواهرم را نیز گرفتند ولی هاشمی اصرار بر بازگشت وی داشت‏.‏
*وقتی که مهدی هاشمی به محض ورود به کشور دستگیر می شود در این موقع هاشمی رفسنجانی هم گفت پسر من هم فرقی با بچه های مردم ندارد و اگر ظلمی کرده باید محاکمه شود‏.‏ هاشمی رفسنجانی با این اقدام می خواهد نگاه و تصور مثبت از خودش ارایه بدهد‏.‏

* هاشمی فضای داخلی را ملتهب می کند و به طور دائم از کشورهای خارجی می خواهد فشارشان را بر داخل کشور بیشتر کند‏.‏
*هاشمی رفسنجانی بعد از تیره و تار کردن وضعیت کشور، آدم هایش را وارد عرصه می کند‏.‏

*بعد از ‏33‏ سال از انقلاب دو استراتژی بیشتر در کشور وجود ندارد همه سیاسیون کشور یا در استراتژی خالص سازی و یا در استراتژی براندازی هستند و خیلی راحت می توان تشخیص داد در کدام یک از این استراتژی‌ها قرار دارند‏.‏
* ممکن است فردی در استراتژی براندازی باشد ولی خودش از این مسئله خبر نداشته باشد.‏ ممکن است فردی خوب و مسلمان و نماز شب‌خوان هم باشد ولی آگاهانه و یا ناآگاهانه در استراتژی براندازی قرار گرفته باشد‏.‏

*دولت وحدت ملی با استراتژی بر اندازی شعار تعادل و پرهیز از افراط را سر می‌دهد و چنین القا می‌کند همه مسائل کشور به خاطر تندروی تحت تاثیر قرار گرفته و اگر با آمریکا و اسراییل مذاکره شود، مشکلات رفع می‌شود‏.‏‏ مهمترین هدف دولت وحدت ملی اختلاف‌افکنی در کشور است‏.‏

* دولت وحدت ملی زمانی که اختلاف در کشور زیاد بوده و تکه تکه شده باشد و اقوام و ملیت ها اعم از ترکمن صحرا، کردها و بلوچها و سنی ها و شیعه یک طرف به جان هم افتاده باشند، ایجاد می شود‏.‏ در کشورهایی مانند لبنان و افغانستان و عراق با توحه به شرایط خاص خود دولت وحدت ملی دارند‏.‏ ولی هم اکنون که در کشور اختلاف وجود ندارد و رهبر معظم انقلاب دو روز گذشته فرمودند یکپارچگی در کشور در حد بالایی است و تاکنون وحدتی در این حد در کشور وجود نداشته است‏.‏

*طرفداران این استراتژی چنین بیان می‌کنند که نیروهای انقلاب طرد و دلسرد شدند و برای طرد نکردن این نیروها باید همه را زیر یک سقف جمع کنیم‏.‏

*اقدامی که لاریجانی در ابتدای دور هشتم مجلس شورای اسلامی انجام داد و با مخالفت رهبر معظم انقلاب مواجه شد آن بود که وی همه کسانی که در دوره‌های قبلی رییس این مجلس بودند اعم از نهضت آزادی مطرود، فرد منحرفی مانند یزدی تا جبهه ملی، لیبرال‌ها و شیخ ساده‌لوح کروبی را زیر یک سقف جمع کرد‏.‏ آنان در مجلس هشتم گفتند و خندیدند و دست به گردن هم انداختند‏.‏

*افرادی که پشت قضیه طرح سوال از رییس جمهور بودند نماینده‌های شهرهای کوچک را جلو انداختند ولی بعد از آنکه برخی از نماینده‌های حزب‌اللهی به این مسئله اعتراض کردند، طرح از حد نصاب افتاد‏.‏
* حتی هیات رییسه مجلس شورای اسلامی که خودشان پشت این قضیه بودند این طرح را امضا نکرده بودند ولی اصرار داشتند که این طرح به سرانجامی برسد‏.‏ وقتی که از اعضای هیات رییسه مجلس پرسیده شد شما که مطرح کنندگان اصلی طرح سوال از رییس جمهوری هستید چرا خود امضا نکردید، آنان گفتند که می‌دانیم این اقدام خلاف فرمایش رهبر معظم انقلاب است ولی می‌خواهیم اگر رهبر عکس‌العمل نشان دادند چنین گوییم که ما امضا نکرده بودیم و اگر چیزی نگفتند، این اقدام انجام می‌شود‏.‏
* طرح اصلاح انتخابات از اختلاف‌انگیزترین لوایحی است که توسط مجلس در دست بررسی است که اگر تصویب شود دیگر در کشور هیچ امنیت انتخاباتی نداریم‏.‏ با اجرای این لایحه برای آنکه که کسی در انتخابات بتواند حضور پیدا کند، می‌تواند با چند نفر لابی کند و با امضاهایی رجل سیاسی بودن وی را تایید کنند و با اجرای این لایحه یک نفر در عرصه یکه تاز می‌شود‏.‏
* صدا و سیما برای تریبون گرم‌کنی از اصغرزاده هم که یک فرد منحرفی است و در زمان فتنه گفته بود، مردم باید آن قدر آزاد باشند که علیه خدا هم راهپیمایی کنند، استفاده می‌کند و جلسه گفت‌وگوی سیاسی راه می‌اندازد‏.‏ مناظره مطهری و زارعی هم در تلویزیون بحث اختلافی بود، وقتی که رهبر معظم انقلاب می فرمایند جامعه احتیاج به آرامش دارد نباید صدا و سیما به خاطر تریبون گرم کردن این برنامه‌ها را پخش کند‏.‏
*بخش مهمی از فتنه در زمان دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به خاطر ورود زود هنگام صدا و سیما به بحث انتخابات ایجاد شد‏.‏
*برخی تابع قانون همه یا هیچ هستند، بوده و بر این باورند که این دولت «بد، بد است» و به دلیل خیانت باید کنار برود و برخی هم می‌گویند این دولت بسیار خوب است در حالی که هر دوی این دو منطق غلط است‏.‏
*رهبر معظم انقلاب در کنار نقاط مثبت دولت احمدی‌نژاد عنوان می‌کنند در این دولت کار فرهنگی ضعف دارد و اقدام ها باید کارشناسی انجام شود‏.‏البته رهبر معظم انقلاب وقتی که ولایت‌پذیری این دولت کم‌رنگ می‌شود، از پیدایش جریان انحرافی در دولت نگران می‌شوند‏.‏
*علیخانی مشاور آقای هاشمی رفسنجانی، گفته که هاشمی رفسنجانی گفته است که اگر یک روز هم از دولت احمدی‌نژاد باقی مانده باید عدم کفایت دولت را بگیریم و این دولت را بیندازیم‏.‏
*دختر هاشمی رفسنجانی نیز در مصاحبه‌ای عنوان کرده بود که مجلس باید عدم کفایت دولت را تصویب کند و انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری برگزار شود‏.‏
* اگر کسانی فکر کنند که اختلاف آقای هاشمی رفسنجانی با احمدی نژاد اختلاف شخصی است این یک ساده لوحی بیش نیست‏.‏ این اختلاف با شعارهای ‏۸۴ یعنی آن شعارهایی که رهبر معظم انقلاب فرمودند با انتخاب احمدی‌نژاد قطار انقلاب به ریل اصلی خودش بازگشت ، باورها و ارزش‌ها و شجاعت و ساده‌زیستی و استکبارستیزی است و این تابلو برای استراتژی براندازی نگران‌کننده است‏.

شرکت اسپانیایی متهم به قاچاق تجهیزات هسته‌ای به ایران شد

ساختمان شرکت او ان ای، اکترو -اروسیون در باسک
خبرگزاری رویترز روز دوشنبه، ۶ آذرماه از قاچاق دستگاه‌هایی توسط یک شرکت اسپانیایی به ایران خبر داده است که احتمالا در برنامه هسته‌ای ایران کاربرد دارد.

بر اساس این گزارش، اداره مالیات اسپانیا روز دوشنبه گفته است که یک شرکت اسپانیایی در باسک، با همکاری یک شرکت پوششی در ترکیه، هفت دستگاه که در توربین نیروگاه‌های انرژی کاربرد دارد، به ایران فروخته است.

یک منبع آگاه در این زمینه به رویترز گفته است که شرکت «او ان‌ای الکترو-اروسیون» اسپانیا در این معامله دست داشته است.

بنا بر این گزارش، محموله‌های یاد شده به ارزش یک میلیون یورو به ایران فروخته شده و بر اساس بررسی‌های نهاد مالیاتی، این دستگاه‌ها در برنامه هسته‌ای کاربرد دارد.

رویترز می‌نویسد که شرکت یاد شده در سپتامبر سال ۲۰۰۹  از  فروش خنک‌کننده صنعتی به ایران منع شده بود، اما سپس با استفاده از یک شرکت واسطه‌ای و پوششی در ترکیه که توسط ایرانی‌ها راه‌اندازی شده بود، توانست گمرک اسپانیا را فریب دهد. محموله‌ها ابتدا به استانبول و سپس به ایران منتقل شده است.

اداره مالیات اسپانیا ۱۳ نوامبر به دفتر این شرکت وارد شده و اسناد مربوط به این موضوع را خارج کرده و در حال بررسی این اسناد است.

بر اساس این گزارش، اداره مالیات اسپانیا از اوایل سال جاری به فعالیت‌های این شرکت مشکوک شده بود.
 
اداره مالیات گفته است که هنوز کسی در این رابطه بازداشت نشده، اما کسانی که مسئول این داد و ستد باشند، ممکن است به حبس و جریمه‌ای نزدیک به ۶ میلیون یورو محکوم شوند.

- هر هفته یک مسیحی در ایران دستگیر می‌شود

به گفته یکی از کشیشان پروتستان ایرانی، طی حدود هشت ماه اخیر هر هفته یک مسیحی در ایران دستگیر شده است. طی روزهای گذشته نیز خبر دستگیری دو مسیحی منتشر شده که یکی از آنان از رهبران "کلیسای ایران" است.

یکی از کشیشان فعال استان تهران، کشیش بهنام ایرانی، در روز چهارشنبه ۲۵ فروردین ماه دستگیر شده است. بهنام ایرانی از رهبران "کلیسای ایران"، یکی از مهمترین شاخه‌های کلیسای پروتستان در ایران، است. به گزارش "شبکه خبر مسیحیان فارسی‌زبان"، نیروهای لباس شخصی جمهوری اسلامی وی را هنگامی  دستگیر کرده‌اند که با ده نفر از جوانان مسیحی ساکن کرج جلسه‌ای عبادی در کلیسایی خانگی داشته است. طبق همین گزارش، ماموران اطلاعاتی که مسلح به سلاح گرم بوده‌اند، همراه با تهدید حاضران در جلسه کشیش بهنام ایرانی را کتک زده‌‌اند و سپس او را به جایی نامعلوم انتقال داده‌اند.
"شبکه خبر مسیحیان فارسی‌زبان" می‌نویسد که ماموران اطلاعاتی از جوانان حاضر در جلسه در همان مکان بازجویی کرده‌اند و از تمامی افراد خواسته‌اند به پرسشهایی درباره مسیحی شدن خود و اینکه چه کسی آنان را تعمید داده است پاسخ دهند. همچنین حاضران را تهدید کرده و از آنان خواسته‌اند طی روزهای آینده به اداره اطلاعات کرج مراجعه کنند.
طبق گزارش یاد شده، ماموران امنیتی همچنین به منزل مسکونی بهنام ایرانی در کرج رفته و در حالی که کسی در منزل نبوده، اقدام به شکستن در و قفل خانه و تفتیش و بازرسی و تخریب برخی لوازم آن کرده و بعضی لوازم شخصی کشیش را با خود برده‌اند. خانواده ایرانی با وجود مراجعه مکرر به اداره اطلاعات کرج، نتوانسته‌خبری در مورد محل حبس و اتهام این کشیش مسیحی بدست آورد.
بهنام ایرانی در سال ۱۳۸۴ نیز بخاطر فعالیت خود به عنوان کشیش مسیحی از سوی ماموران امنیتی دستگیرشد و به مدت یک ماه در بازداشت به سر برد و سپس با ۵ سال حکم تعزیری از سوی دادگاه انقلاب از زندان آزاد شد. این در حالی است که به گفته کشیش فیروز خانجانی، از کشیشان "کلیسای ایران" در ترکیه، "کلیسای ایران" به شکل زیرزمینی کار نکرده و مثل سایر کلیساها گزارش فعالیت‌ها و فهرست اعضایش را به دولت می‌داده است و بنابراین بهنام ایرانی به عنوان عضو شورای مرکزی "کلیسای ایران" فردی شناخته شده بوده که حتی در جلسات متعدد با دولت برای عرضه گزارش فعالیت‌های کلیسای خود شرکت داشته است.
دستگیری یک مسیحی ایرانی در هفته
 فیروز خانجانی در مصاحبه با دویچه وله در مورد فشار بر مسیحیان در ایران گفت که این فشارها همواره در دوره جمهوری اسلامی وجود داشته،‌اما پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته تشدید شده است. وی گفت: «مسیحیان ایرانی به شکل خاصی زیر فشار هستند.  البته تا آنجا که دوستان اطلاع دادند، قرار بود بعد از انتخابات احمدی‌نژاد یک سری از فشارها شروع شود که بخاطر وضعیت ایران به تاخیر افتاد. ولی در نهایت تصمیم گرفتند که بهترین وقت برای فشار آوردن روی مسیحیان الان است، چون بیشتر توجه افراد به سمت ناآرامی‌های ایران است. یعنی فکر می کنند در این وضعیت سرکوب مسیحیان به شکلی از انظار مخفی می‌شود. می‌شود گفت که الان هر هفته ما خبر دستگیری یک مسیحی را داریم.»
افزایش فرار مسیحیان از ایران
و لزوما همه اخبار مربوط به دستگیری مسیحیان آشکار نمی‌شود، همه اخبار مربوط به فزونی یافتن تهدیدها و حمله به کلیساهای خانگی نیز. تهدیدهای روزافزون موجب فرار شمار زیادی از ایرانیانی از خاک وطنشان شده که به مسیحیت گرویده‌اند و هم اکنون به عنوان پناهجو در کشورهایی چون ترکیه،‌پاکستان، ارمنستان، هند و قبرس به سر می‌برند.
کشیش فیروز خانجانی ضمن اشاره به دستگیری یکی دیگر از مسیحیان به نام امین پیشکار در رشت و نیز در حبس بودن کشیش یوسف ندرخانی، ناظر کلیسای گیلان، از هشت ماه پیش تاکنون، معتقد است که وضعیت همه مسیحیان در ایران بسیار بدتر از آن است که معمولا تصور می‌شود. وی اشاره می کند به اینکه مسیحیان را از حقوق اجتماعی و سیاسی‌شان محروم کرده‌اند و این وضع اخیرا شدت پیدا کرده است: «در گذشته مسیحیان از بسیاری از حقوق و فعالیت‌های اجتماعی محروم بودند. اجازه ورود به خیلی از بازارها را نداشتند. ولی الان می‌شود گفت که هر هفته و هر روز مورد تهدید قرار می‌گیرند. ابتدایی‌ترین مسئله که در حقوق بشر هم آمده این است که هر کس حق دارد، دین خود را آزادانه ابراز کند. اما ما می ‌بینیم که در ایران این حق نادیده گرفته می‌شود.»
«حکومت ایران اقلیت‌ناپذیر است»
فیروز خانجانی می‌گوید که پروتستانهای ایران زیر فشار حکومت هستند، اما تنها آنها نیستند که با تهدید مواجه‌اند: «دولت ایران سعی می کند به هر شکل شده، اقلیت‌ها را سرکوب کند. الان مثلا سرکوب کلیسای پروتستان را شروع کرده، که حق خود می‌داند عقاید خود را ابراز کند، ولی ما خبر داریم که کلیساهای مسیحیان ارمنی و آشوری هم فشار زیادی را تحمل می کنند، که ممکن است بخاطر فشارهای نمایندگان‌شان حاضر نباشند صحبت کنند و کمی محافظه‌کارترند. مثلا در شهر رشت کلیسای ارتدوکس که در نقشه‌های قدیمی وجود دارد، ویران شده است. در شهرهای دیگر ایران هم این اتفاق دارد رخ می‌دهد.»
فعالان حقوق بشر در گزارشهای خود بارها نشان داده‌اند که همه اقلیت‌های دینی غیرشیعه اثنی عشری در ایران مورد تبعیض و تهدید واقع می‌شوند.

معاون وزیر نفت: روزانه شش میلیون لیتر گازوئیل قاچاق می‌شود

علیرضا ضیغمی، معاون وزیر نفت ایران روز یکشنبه، ‌۵ آذرماه، از قاچاق سازمان یافته سوخت به خارج از ایران خبر داده و گفته است «روزانه ۵ تا ۶ میلیون لیتر گازوئیل از ایران به خارج کشور، قاچاق می‌شود.»

به گزارش ایسنا، ‌این مقام مسوول در وزارت نفت ایران، تاکید کرده «این حجم قاچاق معمولا بعد از عرضه صورت می‌گیرد.»

به گفته آقای ضیغمی، «سال گذشته مصرف روزانه بنزین در ایران حدود ۶۰ میلیون لیتر بود اما این رقم امروز به حدود ۶۵ میلیون لیتر رسیده است که اگر حدود ۲ میلیون لیتر آن به دلیل افزایش تعداد خودروها باشد مابقی آن نشان‌دهنده قاچاق است.»

معاون وزیر نفت، ادامه داده است که «نفت‌گاز بر روی سامانه هوشمند توزیع می‌شود که در این مرحله پس از عرضه قاچاق سوخت صورت می‌گیرد.»

این مقام مسوول در وزارت نفت، درباره نحوه چگونگی این حجم قاچاق گازوئیل، گفته «به هر حال ماشین‌های فرسوده‌ای وجود دارند که هنوز سهمیه سوخت به آنها تعلق می‌گیرد اما چون کاربردی ندارند نفت گاز آنها به مصرف قاچاق می‌رسد.»

علیرضا ضیغمی، لنج‌ها و شناورهای روی دریا را از دیگر راههای قاچاق سوخت عنوان کرده و گفته است: «آنها نیز سهمیه‌هایی دارند که با تغییر مسیر در دریا و کاهش مصرف سوخت بخشی از آن را به خارج قاچاق می‌کنند.»

به گفته معاون وزیر نفت، پس از افزایش نرخ ارز، قاچاق سوخت از ایران به خارج از کشور، «توجیه پذیر» شده و «از نظر اقتصادی صرفه پیدا کرده است.»

آقای ضیغمی، تفاوت قیمت هر لیتر نفت گاز و بنزین در ایران و کشورهای همسایه غربی از جمله ترکیه و عراق را، به طور متوسط ۵ تا ۶ هزار تومان اعلام کرده است.

این مقام مسوول در وزارت نفت با اشاره به هماهنگی‌های لازم با استانداران استان‌های مرزی و ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز گفته از نظر او «سرلوحه همه اقدامات باید اصلاح قیمت‌ها باشد، چون در غیر این صورت سایر اقدامات هزینه‌های زیادی را به کشور تحمیل می‌کند.»

پیش از این مجلس شورای اسلامی در هنگام توصیب بودجه امسال و طرح توقف اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها، دولت را از افزایش دوباره قیمت حامل‌های انرژی بازداشت.

افزایش قاچاق گازوئیل از ایران به کشورهای همسایه، باعث شده تا به گفته رستم قاسمی، وزیر نفت ایران، این وزارت خانه در پی برنامه ریزی‌های دقیق و بهتری برای مصرف، ‌عرضه و قاچاق گازوئیل باشد.

محمد رویانیان، رئیس ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت ایران، حدود ۱۰ روز پیش در گفت و گو با واحد مرکزی خبر، از «ساماندهی سهمیه سوخت خودروهای گازوئیل سوز» خبر داده بود.

آقای رویانیان در همان گفت و گو، روش فعلی توزیع سوخت گازوئیل میان خودروهای دیزلی به صورت تناژ را «ناعادلانه» توصیف کرده بود.

نماینده ویژه مجلس در پرونده ستار بهشتی خواستار برکناری رییس پلیس فتا شد

مهدی دواتگری، نماینده ویژه مجلس شورای اسلامی در پرونده ستار بهشتی، وبلاگ نویس زندانی که در زندان «کشته شده است»، گفته که تخلف پلیس فتا در این موضوع «محرز» است و رییس پلیس فتا باید برکنار شده یا از مقام خود استعفاء دهد.
 
آقای دواتگری در گفت و گو با خبرگزاری فارس تصریح کرده که ستار بهشتی در جایی به نام «تحت نظرگاه» و به مدت یک شبانه روز نگهداری شده است که «این نگهداری کاملا غیر قانونی بوده است.»
 
به گفته وی، «زندان اوین و بازداشتگاه پلیس آگاهی جزء بازداشتگاه‌ های قانونی هستند که زیر نظر قوه قضائیه فعالیت می‌کنند و از استانداردهای قانونی برخوردارند و دوایر انتظامی تنها می‌توانند متهم را برای ساعاتی کوتاه و با حضور افسر نگهبان در محلی که به عنوان "تحت‌نظرگاه" و نه بازداشتگاه وجود دارد، تحت نظر قرار دهد.»
 
این نماینده مجلس با اشاره به چندین روز بازجویی از ستار بهشتی، گفته که «علیرغم دستور قاضی مبنی بر انتقال متهم به بازداشتگاه آگاهی، پلیس فتا پس از بازگیری متهم از زندان اوین باز هم وی را به "تحت‌نظرگاه" پلیس فتا منتقل کرد.»
 
ستار بهشتی، وبلاگ‌نویس و فعال کارگری منتقد حکومت، روز ۹ آبان توسط پلیس سایبری ایران (فتا) به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در شبکه اجتماعی» بازداشت شد و پنج روز بعد در زندان درگذشت.
 
دادستانی تهران روز دوم آذرماه اعلام کرد که برای تعدادی از مامورین نیروی انتظامی شامل افسران پرونده و مراقبین بازداشتگاه ستار بهشتی، قرار بازداشت موقت صادر و متهمان به زندان معرفی شده‌اند.
 
در حالی که مقام های جمهوری اسلامی ایران طی هفته های اخیر اظهارات ضد و نقیضی درباره دلایل مرگ ستار بهشتی بیان کرده اند، ولی بر اساس آخرین اطلاعیه دادستانی تهران، وی به مرگ طبیعی نمرده است و «محتمل‌ترین گزینه می‌تواند پدیده‌ شوک ناشی از ضربه یا ضربات به نقاط حساس بدن یا فشارهای شدید روانی باشد.»
 
مهدی دواتگری در مصاحبه با خبرگزاری فارس خواستار برکناری یا استعفای فرماندهی پلیس فتا شده و گفته است که «ابراز برائت پلیس فتا از اشتباه صورت گرفته که منجر به هزینه برای نظام شده، با برکناری و یا استعفای فرماندهی پلیس فتا امکان پذیر است.»
 
وی اعلام کرده است که کمیته زیر نظر وی طی هفته آینده گزارش خود را درباره مرگ این وبلاگ نویس به مجلس ارائه خواهد کرد.
 
مرگ ستار بهشتی با واکنش‌های گسترده ای روبرو شده است و قوه قضاییه وعده داده که این پرونده را به دقت مورد رسیدگی قرار خواهد داد.
 
مادر این وبلاگ‌نویس به سایت «سحام‌ نیوز»، پایگاه اطلاع ‌رسانی حزب اعتماد ملی، گفته که «هنگام تشییع جنازه فرزندش، آثار خون بر کفن ستار مشاهده کرده» و با تاکید بر اینکه ستار بهشتی هیچ بیماری خاصی نداشت و قرصی مصرف نمی‌کرد، گفت: فرزندش «کشته شده است.»

نامه تند رییس جمهور لبنان به احمدی نژاد: چرا از خاک لبنان برای پرواز پهبادها به اسرائیل استفاده می کنید؟!

رییس جمهور لبنان طی نامه ای به احمدی نژاد ایرن را به خاطر دادن هواپیاهای بدون سرنشین به حزب الله لبنان سرزنش کرد!
به گزارش سرویس بین الملل انتخاب به نقل از jerusalem ، میشل سلیمان رییس جمهور لبنان طی ارسال نامه ای به همتای ایرانی خود مراتب اعتراض لبنان را به پرواز هواپیمای بدون سرنشین ایران از خاک این کشور به حریم هوایی اسراییل را به احمدی نژاد اعلام کرده است.
این خبر توسط یکی از مقامات بلند پایه لبنانی منتشر شده است.
وی گفته است که میشل سلیمان این نامه را از طریق مجید نامجو وزیر نیروی ایران که اخیرا به لبنان سفر کرده بود به احمدی نژاد ارسال کرده است.
وی در این نامه، از ایران به دلیل عدم همامنگی با دولت لبنان در انجام این عملیات در خاک این کشور انتقاد کرده و مدعی شده که ایران با انجام این عملیات قوانین و معاهده های بین اللمللی را زیر پا گذاشته است.
به گفته المستقبل، سلیمان در این نامه، این عمل ایران را باعث نقض حاکمیت ملی لبنان و جریحه دار شدن احساسات این کشور قلمداد کرده است.
این نامه پس از بازدید علی لاریجانی از دمشق نوشته شده است.
لاریجانی پیش تر و در محکومیت حملات به غزه، اعلام کرده بود که کشورهای منطقه باید نیرو و سلاح و امکانات خود را به جای فرسایش و ایجاد درگیری در سوریه، به سوی مردم فلسطین ارسال نمایند، تا در مقابل رژیم صهیونیستی به کار گرفته شود.
همچنین با ستایش و قدردانی از مقاومت حزب الله لبنان و حماس،انها را نیروی استراتژیک قلمداد کرده است.
در پی این اظهارات لاریحانی، سید حسن نصرالله خطاب به رهبران کشورهای عرب و مسلمان گفته بود که تنها همدردی و بازدید شما از فلسطین و غزه کافی نیست بلکه فلسطین و غزه به ارتش و کمکهای نظامی شما نیز احتیاج دارند.
المستقبل به نقل از همین منبع خبری اعلام کرده است که میشل سلیمان با ناراحتی از این اظهارات گفته است که بیان چنین مطالبی بر خلاف قطعنامه است که در ماه ژوئن توسط کمیته گفتگوی ملی لبنان به تصویب رسیده است. این قطعنامه پیرامون دوری جستن لبنان از مناقشات منطقعه به تصویب رسیده است.
سید حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان دیروز اعلام کرده بود که در جنگ اینده با اسراییل هزاران موشک به این کشور توسط حزب الله شلیک خواهد شد.

۱۳۹۱ آذر ۲, پنجشنبه

فاطمه هاشمی از گفته های مهدی هاشمی در ملاقات با پدر می گوید

 فاطمه هاشمی فرزند رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اعلام این خبر که برادرش مهدی هاشمی را دوباره برای چند ساعت و بی اطلاع خانواده به بیمارستان مدرس منتقل کرده اند، به ملاقات پدرش با مهدی پرداخته و می گوید: مهدی گفته که این ها هیچی از من ندارند و هر چه هم که می گویند همه صحبت هایی که بوده دیگران علیه من کرده اند و فقط شفاهی بوده و سند و مدرکی ندارند. افرادی که در مورد من صحبت هایی کرده بودند هم هیچ مدرکی ارائه نداده بودند.
دختر آیت الله هاشمی رفسنجانی در گفتگو با کلمه با اشاره به نامه ی تعدادی از پزشکان بیمارستان دی به برادران لاریجانی و اعتراض آنها به شیوه ی رفتار ماموران می گوید: در این مدت چند تا نامه به دست ما رسید که پزشکان و پرستاران اعتراضاتی را داشتند. آنها مرتب اعتراض می کردند نسبت به رفتار بی ادبانه مامورانی که در بیمارستان بودند.
در بخشی از این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته آمده است: فشارها و تضییقات ماموران امنیتی که به طور گسترده در همه جای بیمارستان، اعم از اماکن تردد یا محیط های خصوصی و تخصصی همکاران، با آرایش نظامی و به طور مسلحانه حضور داشتند و از جمله حضور مستمر سه مامور مسلح در اتفاق بیمار، حداقل حقوق انسانی بیماران و خانواده های آنان که باید از آرامش برخورددار باشند، در تعارض بود. برخی تهدیدات نسبت به پزشکان معالج و دخالت نابه جای ماموران امنیتی در روند رسیدگی پزشکی نیز اختلال ایجاد می کرد.
گفتگوی کلمه با فاطمه هاشمی خواهر مهدی و فائزه هاشمی که این روزها در زندان اوین به سر می برند را با هم می خوانیم:
از آخرین وضعیت خواهر و برادرتان در زندان اوین بگویید.
فائزه که در زندان اوین و در بند زنان است و ما هر یکشنبه برای دیدارش می رویم. در مورد مهدی هم آخرین خبرم این است که روز دوشنبه و البته بدون اطلاع ما به بیمارستان مدرس اعزام شده است. ظاهرا هم فشار خونش بالا بوده و زمانی که از بیمارستان به حبس برگردانده شده در ادرارش خون بوده و خودشان هم آزمایش هایی در زندان انجام داده بودند و وقتی دیدند که وضعیت خوبی ندارد به بیمارستان مدرس بردند. و امروز هم با رییس بیمارستان مدرس صحبت کردم که اطلاعاتی از وضعیت درمانیش بگیرم، ایشان هم گفتند که من خبر ندارم و فقط ما شنیدیم که مهدی را آوردند توی این بیمارستان.
در خبرها آمده بود که آقای هاشمی با فرزندانشان ملاقات داشته اند، از روند این ملاقات و آنچه گذشت بگویید.
فردی از زندان با پدرم تماس گرفت و از ایشان خواست که برای ملاقات به زندان بروند. پدرم در این دو ماه بود یک بار مهدی را در بیمارستان دیده بود ولی فائزه را اصلا ندیده بودند. بعد از تماس پدرم مراجعه کردند و فائزه را جداگانه و مهدی را جداگانه ملاقات کردند. یعنی فائزه و مهدی همدیگر را ندیده بودند.
آیا ملاقات در حضور ماموران بوده است؟
نه در اتاق ملاقات تنها بودند و ماموران حضور نداشتند. البته با فائزه را دقیقا نمی دانم چون نپرسیدم ولی با مهدی را می دانم که تنها بودند.
آقای مهدی هاشمی از بازجویی های خود چه گفته اند؟
مهدی گفته که این ها هیچی از من ندارند و هر چه هم که می گویند همه صحبت هایی که بوده دیگران علیه من کرده اند و فقط شفاهی بوده و سند و مدرکی ندارند افرادی که در مورد من صحبت هایی کرده بودند هم هیچ مدرکی ارائه نداده بودند. مهدی هنوز هم در سلول انفرادی است و از مدتی که از بیمارستان به زندان بازگردانده شده فقط ۷ ساعت بازجویی داشته است.
فائزه هم برای پدرم از وضعیتش گفته و تاکید داشته که من ۶ ماه دوره ی محکومیتم را در زندان می مانم.
نامه ای از طرف پزشکان بیمارستان به برادران لاریجانی درباره ی وضعیت برادرتان به دست ما رسیده، دلیل نگارش این نامه چه بود؟
در این مدت چند تا نامه به دست ما رسید که پزشکان و پرستاران اعتراضاتی را داشتند. آن نامه را هم به یاسر داده بودند. البته در بیمارستان که ما بودیم مرتب اعتراض می کردند نسبت به رفتار بی ادبانه مامورانی که در بیمارستان بودند.
در پایان آیا نکته خاصی وجود دارد که لازم باشد خطاب به مقامات امنیتی یا مخاطبان کلمه بگویید؟
ما نگران حال عمومی مهدی و سلامتش هستیم. اینکه چه شده که او را به بیمارستان مدرس بردند و خانواده را هم در جریان نگذاشتند حتما مشکلی وجود داشته است. ما منتظر جواب هستیم.

متن نامه ی تعدادی از پزشکان بیمارستان دی به برادران لاریجانی که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
برادران ارجمند لاریجانی
با سلام این نامه را جمعی از پزشکان به محضر شما عزیزان نگاشته اند که به دور از تعلقات سیاسی، تنها انجام وظیفه خود بر اساس اصول اخلاقی و حرفه ای و ارائه خدمت به همه شهروندانی که از بیماری رنج می برند، می اندیشند.
از آنجا که برای ما روشن نبود، از آنچه بر ما و همکاران و محیط کارمان رفته است، به کجا باید شکوه برد، نامه را خطاب به همه شما گرامیان نوشته ایم:
آقای دکتر علی لاریجانی رییس قوه مقننه که طبق قانون اساسی، وضع قانون در عموم مسایل، تحقیق و تفحص در تمام امور کشور، مسئولیت در برابر تمام ملت به عنوان یک نماینده، پاسخگویی وزیران در برابر مجلس تحت ریاستش و نیز رسیدگی به شکایات در کمیسیون اصل نود، از اختصاصاتی است که اورا در برابر خدا، مردم، انقلاب در معرض پاسخگویی قرار می دهد.
آقای شیخ صادق لاریجانی رییس قوه قضاییه که بازهم طبق قانون اساسی رسیدگی به تظلمات، تعدیات و شکایات، احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع، نظارت بر حسن اجرای قوانین و بالاخره کشف جرم و تعقیب مجازات مجرمین جزئی از وظایف اوست که او بازهم در برابر خدا، مردم و انقلاب در معرض پاسخگویی قرار می دهد.
و آقای دکتر باقر لاریجانی قائم مقام وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که بازهم طبق قانون اساسی به جانشینی وزیر در برابر رییس جمهور، مجلس و مردم مسئول است.
برادران محترم لاریجانی
بر اساس مناصب عالی که در نظام دارید و تباری که در ساختار قدرت از جایگاه ویژه ایی برخورد دار است و بنا بر مسئولیت مشترک خود در همه تصمیمات و اقدامات کنونی کشور و از همه بالاتر به عنوان شهروندان مسئول و بندگان خدا که به روز جزا اعتقاد دارید این نامه را به شما عالیجنابان نوشته ایم.
در تاریخ دوشنبه ۱۵ آبان اقای مهدی هاشمی را بر اساس تشخیص دکتر ایرج ناظری متخصص قلب از زندان اوین به بیمارستان دی منتقل کردند. کادر پزشکی و پرستاری و کارکنان بیمارستان بر اساس اصول حرفه ایی و اخلاق پزشکی، بدون توجه به وابستگی های خانوادگی و سیاسی بیمار در فضای رعب و تهدید به طور طبیعی وظایف خود را در ارائه خدمات درمانی انجام دادند. سر انجام هم در روز جمعه ۱۹ آبان، برخلاف تشخیص پزشکان معالج بیش از آنکه اجازه مرخصی به بیمار داده شود، علیرغم نیاز به ادامه اقدامات تشخیصی، درمانی و مراقبتی و بدون اطلاع بیمارستان و خانواده بیمار را از بیمارستان به طور مخفیانه به زندان منتقل کردند.
فشارها و تضییقات ماموران امنیتی که به طور گسترده در همه جای بیمارستان، اعم از اماکن تردد یا محیط های خصوصی و تخصصی همکاران، با آرایش نظامی و به طور مسلحانه حضور داشتند و از جمله حضور مستمر سه مامور مسلح در اتفاق بیمار، حداقل حقوق انسانی بیماران و خانواده های آنان که باید از آرامش برخورددار باشند، در تعارض بود. برخی تهدیدات نسبت به پزشکان معالج و دخالت نابه جای ماموران امنیتی در روند رسیدگی پزشکی نیز اختلال ایجاد می کرد.
ناچاریم تاکید کنیم که ماموران امنیتی از عدم فرار متهمی که با پای خود و علیرغم فشارها به کشور مراجعت و به قوه قضاییه شخصا مراجعه کرده و به زندان رفته است، اطمینان داشتند تمام تلاش آنان صرفا برای جلوگیری از تردد اعضای خانواده بیمار به محیط بیمارستان بود. تا در نتیجه آوازه بلند اجتماعی خود، مورد توجه افکار عمومی قرار نگیرد. در یک سخن انگیزه این مانور امینی صرفا سیاسی بوده و نه بیم فرار متهم که توجیه قضایی برای آن بتراشند. وانگهی حفاظت از متهم با چند مامور و بدون مزاحمت برای پزشکان و مراجعان و سرکشی به اتاقها و حریم خصوصی انان هم امکان پذیر بوده است.
ما اعلام می کنیم، مسوولیت عواقب ربایش بیمار تحت مراقبت خودمان که می بایست، اقدامات تشخیصی مکمل وی شنبه ۲۰ آبان انجام شود و آثار و خیمی که می تواند بر سلامت وی داشته باشد، بر عهده ماموران اقدام کننده و به دلیل مسئولیت های قوق الذکر متوجه همه شما عزیزان و مسئولان کشور است.
ما در محضر خدای متعال و مردم فهیم ایران شهادت می دهیم که حجت را بر مسئولان تمام کرده ایم تا به مسئولیت حرفه ای خود فرارغ از هیاهوی الوده سیاسی عمل کرده باشیم.
و کلام آخر آنکه بر اساس وظیفه الهی و اخلاقی خود این نامه را تقدیم کرده ایم. اما برای آنکه با فشار سیاسی مواجه نشویم، متاسفانه ناچار به عدم ذکر نام خود هستیم. اگر گوش شنوایی برای سخن حق وجود داشته باشد، چه فرقی می کند که گوینده آن سخن چه کسی باشد؟

نتیجه سه هفته تحقیق دادستانی تهران: هنوز تعیین علت فوت مقدور نیست

 دادستانی تهران پس از گذشت سه هفته از قتل ستار بهشتی در زندان، با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد که هنوز تعیین علت قطعی مرگ این زندانی سیاسی مشخص نیست! با این حال در اطلاعیه دادستانی پس از ذکر مقدمات مفصل و مطول، این نظر با قید احتمال از قول کمیسیون پزشکی قانونی نقل شده که ممکن است مرگ ستار بهشتی بر اثر “شوک ناشی از ضربه یا ضربات به نقاط حساس بدن” بوده باشد. اطلاعیه ای که با توجه به مفاد آن می توان امیدوار بود پیگیری ها در این باره برای کشف حقیقت ادامه یابد.
به گزارش کلمه، دادستانی تهران بالاخره پس از سه هفته درباره نتایج بررسی ها درباره پرونده قتل ستار بهشتی در زندان اطلاعیه ای صادر کرد؛ اطلاعیه ای که اظهار نظری جدید را به پزشکی قانونی نسبت می دهد، آن هم پس از چند نظر متفاوت و متناقض که پیش از این به این نهاد قانونی نسبت داده شده بود؛ از جمله وجود کبودی در پنج نقطه بدن، نبود کبودی بر روی بدن، تاکید بر ضرب و شتم، ادعای مرگ طبیعی، استرس بازجویی و …
اکنون دادستانی پس از مقدمه چینی های مفصلی که حاکی از ادعای پیگیری و تحقیقات گسترده این نهاد مسئول قضایی است، از کمیسیون ۷ نفره پزشکی قانونی نقل کرده که کبودی روی چند نقطه از بدن ستار بهشتی آشکار است، اما علت قطعی فوت هنوز هم مشخص نیست، هرچند شوک ناشی از ضربه به نقاط حساس بدن یا فشارهای شدید روانی به عنوان محتمل ترین علت فوت مطرح شده است.
علت احتمالی ذکر شده از سوی پزشکی قانونی، که البته تلاش شده با بیانی بسیار مبهم و ناواضح مطرح شود، بسیار شبیه به گزارشی است که کلمه پیش از این در خصوص مرگ ستار بهشتی در پی از دست دادن کلیه زیر ضرب و شتم و شکنجه منتشر کرده بود. در آن گزارش همچنین اشاره شده بود که علائم کبودی موجود بر روی جنازه ستار، ناشی از نوعی شکنجه دردناک به نام “جوجه” است که در بازداشتگاه های نیروی انتظامی متداول است.
در بخشی از اطلاعیه امروز دادستانی آمده است: “ذکر این مطلب ضروری است که دادستانی تهران همچنین در مورد فوت مرحوم ستار بهشتی سوای برخی اتهاماتی که متوجه مامورین بازداشتی است به برخی احتمالات دیگر که ناشی از تبلیغات سوء و نحوه‌ ‌اطلاع رسانی غیر متعارف برخی سایتهای معاند در مورد متوفی ستار بهشتی بوده است توجه لازم را نموده و به تحقیقات خود در این زمینه ادامه خواهد داد.”
لحن عجیب و خصمانه دادستانی درخصوص اطلاع رسانی های صورت گرفته در رسانه های منتقد در حالی است که اگر رسانه های غیر وابسته در این خصوص اطلاع رسانی نمی کردند، قطعا خون ستار بهشتی هم مانند بسیاری از موارد مشابه پایمال شده بود. از این رو جعفری دولت آبادی و مسئولان بالادست او باید به جای تهاجم بی منطق به سایت ها، باید از آنها تشکر کنند که نگذاشته اند خون مظلومی بی سر و صدا ریخته شود.
این موضع گیری مبهم و تعجب برانگیز در حالی است که کلمه در روز ۱۱ آبان ماه از شکنجه ستار بهشتی در زندان خبر داده بود و شاید اگر در همان روز دادستان تهران به این سوء برداشت خود مجال بروز نمی داد و به دلسوزی منتقدان اعتماد می کرد، ستار بهشتی اکنون زنده بود و با مظلومیت خود سران دستگاه های قضایی و امنیتی را اینقدر شرمنده نمی کرد و نیازی به این همه تلاش و پیگیری! مسئولان قضایی هم نبود.
روز سه شنبه، رئیس سازمان پزشکی قانونی اظهاراتی را که برخی خبرگزاری های حکومتی به نقل از وی درباره «مرگ طبیعی» ستار بهشتی منتشر کرده بودند، تکذیب کرد و روز چهارشنبه هم وی اعلام کرد که بررسی علت مرگ ستار بهشتی به پایان رسیده، اما هنوز اجازه انتشار نداریم!
همزمان، در اطلاعیه ای که از سوی پزشکی قانونی منتشر شد اما لحن آن بیشتر به ادبیات نهادهای امنیتی شبیه بود، پزشکی قانونی از خود سلب صلاحیت کرد و اعلام داشت: هر نوع اظهارنظر، مصاحبه اختصاصی یا خبری که از سوی مسئولان سازمان پزشکی قانونی نقل قول می‌شود اعتبار ندارد.
اکنون در اطلاعیه امروز دادستانی به نقل از آخرین نظریه کمیسیون مذکور به تاریخ سی ام آبان ماه آمده است: «در حال حاضر با توجه به بررسیهای انجام شده و با اطلاعات موجود، تعیین علت قطعی فوت از لحاظ پزشکی مقدور نبوده، اما نظر به این‌که در معاینه‌ی جسد و بررسی‌های تکمیلی هیچ‌گونه دلایل و شواهدی از بیماری منجر به فوت احراز نگردیده است، محتمل‌ترین علت منجر به فوت می‌تواند پدیده‌ی شوک باشد که در صورت احراز ایراد ضربه یا ضربات به نقاط حساس بدن یا فشارهای شدید روانی، این عوامل می‌تواند عامل شوک مذکور باشد».
این اطلاعیه، یک روز پس از آن صادر شده که مادر ستار بهشتی پس از دو هفته سکوت رسانه ای این خانواده، در مصاحبه ای تصریح کردماموران پسرش را کشته اند. وی گفت که آنها می خواستند با پرداخت دیه، رضایت او را جلب کنند. مادر ستار بهشتی همچنین از شست و شوی جنازه بدون تحویل به خانواده، از خونی بودن کفن پسرش در هنگام مرگ و از تحت تعقیب بودن این خانواده و تهدید خواهر ستار به بازداشت خبر داده بود.
این در حالی بود که در روز گذشته، رئیس کمیته ای که مجلس برای تحقیق در این باره تشکیل داده بود، هم از غیر قانونی بودن محل نگهداری ستار بهشتی خبر داد تا ابهامی دیگر به موارد قابل پیگیری در پرونده قتل ستار بهشتی افزوده شود.
این در حالی است که همزمان با اطلاعیه دادستانی، خبر می رسد که دادستان تهران از بیانیه زندانی سیاسی بند زنان اوین عصبانی است و و اعلام کرده که همه زنان این بند تا اطلاع ثانوی از ملاقات حضوری محروم اند!